انسان بهصورت ذاتی تمایل دارد که دیگران او را دوست داشته باشند و بپذیرند. اما گاهی این تمایل باعث میشود که افراد بیشازحد و بهصورت وسواسگونه به تفکرات دیگران درمورد خودشان اهمیت دهند. نگرانی بیش از حد درمورد افکار دیگران اثرات منفی بسیار بر زندگی شما خواهد داشت. این وسواس زندگی شما را فلج و مختل میکند، زیرا نخواهد گذاشت با خودتان و دیگران راحت باشید. پس بهتر است اجازه ندهید که نگرانی درباره نظر دیگران مانع لذتبردنتان از زندگی شود و کامتان را تلخ کند. همراه ما باشید. در این مقاله با ۱۰ دلیل توضیح میدهیم که چرا نباید به نظر دیگران اهمیت بدهیم.
۱. این زندگی شماست و زندگی شما به هیچکس غیر از خودتان مربوط نیست
بقیه میتوانند درمورد هرچه دوست دارند فکر کنند، همان طور که شما آزاد هستید به هرچه میخواهید فکر کنید. تفکرات دیگران نمیتواند در آنچه هستید تغییری ایجاد کند یا ارزش شما را کم یا زیاد کند، مگر اینکه شما چنین اجازهای به آنها بدهید.
این زندگی شماست. در پایان و در خلوت خودتان، تنها کسی که باید انتخابها و رفتارهای شما را تأیید کند خود شما هستید.
اگر برایت مهم باشد که دیگران راجع به تو چه فکر میکنند، تا ابد اسیر آنها خواهی بود.
-لاتزو
۲. هیچکس بهتر از خودتان خیر و صلاح شما را نمیشناسد
کسی به اندازه خود شما در زندگیتان سرمایه گذاری نکرده و نخواهد کرد. فقط شما میدانید که چه چیزی برایتان خوب است و بهکمک انتخابهایتان در موقعیتهای مختلف است که این مهارت را به دست میآورید. تنها راه یادگیری این است که خودتان تصمیم بگیرید، مسئولیت تصمیمهای خود را قبول کنید و اگر هم شکست خوردید، بهجای سرزنش دیگران و مقصر دانستن آنها، با تمام وجود از شکست خود درس بگیرید.
۳. آنچه برای دیگری خیر است شاید برای شما شر مطلق باشد
دیگران معمولا خودشان را در موقعیت شما تصور میکنند و، با این تصور، درباره شما و آنچه خوب است انجام دهید اظهارنظر میکنند. مشکل همین جاست. تعریفی که هرکس از خوب ارائه میکند با دیگری متفاوت است. شاید چیزی که ازنظر شما آشغال و دورریختنی است ازنظر فردی دیگر بسیار باارزش باشد. هرکدام از ما بیهمتا هستیم و فقط خود ما میدانیم که چه چیزی برایمان خوب است.
۴. اهمیتدادن به نظر دیگران مانعی در رسیدن به رؤیاهایتان است
اگر دائم در این فکر باشید که دیگران درباره شما چطور فکر میکنند، هرگز نمیتوانید در زندگی به آنچه میخواهید برسید. شاید لازم باشد، برای رسیدن به اهداف خود، همرنگ جماعت نباشید و کارهایی را انجام دهید که ازنظر بقیه چندان عادی نیستند. شاید لازم باشد که، برای رسیدن به رؤیاهایتان، غرور و اعتبار خود را نادیده بگیرید. اهمیتدادن به نظر دیگران در چنین مواردی قطعا سد راه رسیدن به رؤیاهایتان خواهد بود.
۵. نتیجه نهایی فقط دامن شما را میگیرد
نتیجه نهایی تصمیمات شما در زندگی فقط به شما مربوط است. بهعنوانمثال، فرض کنید کسی به شما پیشنهاد بدهد که در بازار بورس سهام بخرید. اگر فکر میکنید این انتخاب چندان درست نیست، عواقب این تصمیم فقط خود شما را درگیر خواهد کرد. اگر سهامتان سقوط کند و ضرر مالی سنگینی متحمل شوید، این شما هستید که تا آخر عمر با این احساس گناه دستوپنجه نرم میکنید که چرا به ندای درونی خودم گوش ندادم. وقتی که دیگران به شما پیشنهاد یا، حتی در برخی موارد، دستور میدهند، هیچ ریسکی آنها را تهدید نمیکند. آنها با انتخابهای شما زندگی نخواهند کرد و این شما هستید که درگیر انتخابهایتان میشوید.
۶. نظرات مردم دائما تغییر میکند
انسانها همیشه در حال تغییر هستند. طرز تفکر، ایدهها و نگرش انسانها با گذشت زمان عوض میشود. برخی از نظریهپردازان و فیلسوفان معتقدند که ما دائما در حال دگرگونی هستیم، تا جایی که نمیتوانیم با ویژگیهایمان یک خود ثابت (شخصیت ثابت) تعریف کنیم. نگرش، نظرات و تفکر انسان همواره در حال تغییر است.
این بدان معناست که اگر کسی امروز نظری مثبت درمورد شما نداشته باشد، شاید در آیندهای نهچندان دور نظرش درمورد شما کاملا تغییر کند. پس همان گونه که میبینید چندان لازم نیست نظرات دیگران را جدی بگیرید.
۷. زندگی به معنای واقعی کلمه کوتاه است
شما یک شانس برای زندگیکردن دارید نه بیشتر. پس بهتر است با نگرانی درباره اینکه دیگران چه فکر میکنند این شانس را هدر ندهید. کاری را انجام دهید که دوست دارید. کسی باشید که خودتان آرزو دارید. بعد مرگ هیچیک از اطرافیانتان همراه شما نخواهند بود. شاید حتی سالی یک بار هم کسانی را که تا این حد نگران نظراتشان هستید نبینید. بدون اینکه خودتان را در قیدوبند نظرات دیگران قرار دهید زندگی کنید و تا جایی که میتوانید از این فرصت تکرارنشدنی لذت ببرید.
۸. هرچه بکارید همان را درو میکنید
وقتی بیش از اندازه نگران افکار دیگران هستید، دچار پیشگویی معطوف به مقصود میشوید [مقصود از پیشگویی معطوف به مقصود نوعی پیشگویی است که به صِرفِ تبعات ناشی از گفتن آن حتماً به وقوع خواهد پیوست]. افرادی که نیازشان را به تأیید دیگران انکار میکنند این تفکر در رفتارشان ظاهر میشود. یعنی بهگونهای با دیگران برخورد میکنند که نشان دهند به تأیید آنها نیاز ندارند. این تفکر بیمار گاهی آنقدر حاد میشود که فرد را گدای محبت و مطیع دیگران میسازد. زمانی که میکوشید طوری رفتار کنید که دوست داشته شوید و تأیید شوید، همین رویکرد باعث میشود که بسیاری از شما متنفر شوند.
۹. بقیه آنقدرها هم که شما تصور میکنید به شما فکر نمیکنند
اغلب اوقات، مردم غیر از خودشان به فرد یا چیز دیگری فکر نمیکنند. این یک حقیقت تلخ اما واضح است که بهطور متوسط بیشتر افراد تمام افکار و دنیای خود را از یک فیلتر خودخواهانه عبور میدهند. بهعبارتدیگر، انسانها اکثر فکرهایشان را در قالب آنچه به خودشان و منافعشان مربوط است درمیآورند.
مهم نیست چه کسی هستید یا چه کاری انجام میدهید چون مردم تنها درصورتی برای فکرکردن به شما وقت میگذارند که رفتار شما بهصورت مستقیم روی زندگی آنها اثر داشته باشد.
۱۰. حقیقت تلخ: راضی نگهداشتن همه غیرممکن است
امکان ندارد بتوانید تمام افراد را همیشه از خودتان خشنود نگه دارید. اینکه بخواهید مطابق با انتظارات و توقعات همه زندگی کنید شدنی نیست. پس خودتان را خسته نکنید. اما خشنود نگهداشتن یک نفر را هرگز فراموش نکنید. آن یک نفر کسی نیست جز خودتان.
سخن آخر
اظهارنظرهای دیگران ممکن است شما را اذیت کند و اجازه ندهد آنطور که دوست دارید زندگی کنید. زیرا آنها میخواهند تمام وجود شما (افکارتان، شخصیتتان و رفتارتان) را با معیارهایی کنترل کنند که خودشان تعیین میکنند. زمانی که بیش از اندازه درگیر نظرات دیگران شوید، خودتان را فراموش میکنید. شما میتوانید آگاهانه جلوی این اتفاق فاجعهبار را بگیرید. به خودتان اجازه دهید که آزاد باشید. این مهارت به تمرین نیاز دارد. زمانی که واقعا یاد بگیرید که بیخیال حرف مردم شوید، طعم متفاوت و بینظیر زندگی را خواهید چشید. زمانی که برده نظرات و افکار دیگران نباشید، متوجه میشوید که واقعا چه کسی هستید و این آزادی مثل از نو متولد شدن و اولین باری که نفس میکشید شیرین خواهد بود.
منبع : chetor.com